عشق حاضر جواب منp69

اخ چقدر دلم میخواست خودم خودمو خفه کنم! اخه به تو چه ترب جوون؟‬
‫جیمین نیشخندی زدو گفت:‬
‫- اره دارم میرم یه جای خوب!‬
‫شونه هامو انداختم بالا یکم دلم گرفت ولی گفتم:‬
‫- به درک برو به من چه؟‬
‫دستاشو کرد تو جیبشو اروم بهم نزدیک شد یه دفعه ای اروم سرمو بوسید!‬
‫از کارش شاخ در اووردم ... ولی اون خیلی عادی بود ... یه نگاه کوتاه بهم انداخت سریع رفت‬
دهن منم عین هو آبشار نایاگارا باز موند😐(نایاگارا پوپوو)
‫فکرم بد جور مشغول میزد! نه اینکه فکر کنید برام مهمها نه! فقط راستیش یکم فوضولیم گل‬ ‫کرده!‬
‫خوب خودمونیم یه نمه هم واسم مهمه! نپرسید چرا؟ که خودمم نمیدونم!‬
‫گوشیمو برداشتم شماره پشه لیا رو گرفتم ... بعد از کلی برداشت:‬
‫- به! سلام آیوی خودم! چطول مطولی؟‬
‫- سلام ..خوبم پشه تو چطوری؟‬
‫- تو رو نمیبینم عالیم!‬
‫- اره جونه عمت!‬
‫- بدنه اون بیچار رو توگور نلرزون بچه!‬
‫- چرا انقدر لفتش دادی؟‬
‫- چی؟‬
‫- میگم چرا دیر جواب دادی؟‬
‫- میگم چرا دیر جواب دادی؟‬
‫- اهان هیچی!راستیش همین نوک پات رفتم مستراح تو هم که نحسی بد موقع زنگ میزنی!‬
‫- خفه بابا! حالا اگه کارت نصفه نیمه مونده برو انجامش بده رو دربایستی نکنا! من منتظرت میمونم‬
‫- بیشعور بی فرهنگ! نخیر شما نگران من نباش! حالا چه خبر از جیمین شی؟
‫- اوف کلی خبر دارم بیا و ببین!‬
‫- جونه من؟ خب بنال ما هم فیض ببریم!‬
‫همه اتفاقات این چند وقتو مثل فیلم سینمایی براش وصف کردم
‫پشه - پس اخر این هفته تشریف میبرین بوسان
‫- بله دیگه!‬
‫- زهر مار کوفتت شه! چه دلیم میسوزونه بیشعور!‬
‫- اوخی دلم کباب شد عقشم میخوای با خودم ببرمت؟‬
‫- لازم نکرده شلغم جوون شما برو بهت خوش بگذره!‬
‫- اره؟‬
‫- اره!‬
‫- زهرماره!‬
‫خندید ...‬
‫پشه - شوخی کردم بهت خوش بگذره با این جیمینم خوب باش شاید خر شد اومد گرفتت!‬
‫- خر هست لازم نیست بشه!‬
‫- جلو خودشم میگی اینو دیگه؟‬
‫- جلو خودشم میگم خیالی نیست!‬
‫- خواهیم دید! از اونجا بهم زنگ بزنگ یادت نره!‬
‫- اوکی میزنگم بهت! کاری باری؟‬
‫- نه دیگه برو! در ضمن هدیه فراموش نشه!‬
‫- بچه پررو نگا ... ببینم چی میشه! فعلا بای!‬
‫- برو عزیزم بای .‬
‫حالا اگه مثال میگفت کجا میخواد بره چی میشد؟ آیوو انچنان میزنم تو دهنت که یه کله بری‬
‫کانادا پیشه ننه باباتا! اصلا به من چه تو این ایری بیری دارم به چی فکر میکنم!‬
‫در اتاق مثل در تویله باز شد! ... اشکلا نداره رزی خودمونه!‬
‫- آیو میای عصرونه بخوریم آجوما هم اومده ...‬
‫لبخند زدمو گفتم:‬
‫- اوکی میام!‬
‫با هم به سمت اشپزخونه رفتیم ... اخ جون کیکو نگا ... چه کردی رزی .. خودم اگه پسر بودم‬ ‫میگرفتمت!‬
دیدگاه ها (۰)

عشق حاضر جواب منp70

عشق حاضر جواب منp71

عشق حاضر جواب منp68

عشق حاضر جواب منp67

بازگشت فرمانده

فیک نویس ( پارت ۲۱ )مایل به پارت یعدی؟؟؟کای: باشه حالا برو د...

سلام👺چطورین؟😛واقعا احساس میکنم توی دیجیتالی بهتر میکشم🫄 ولی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط